ما سینه زدیم ، بی صدا باریدند.
از هرچه که دم زدیم ، آنها دیدند.
ما مدعیان صف اول بودیم.
از آخر مجلس
شهدا را چیدند......
ما سینه زدیم ، بی صدا باریدند.
از هرچه که دم زدیم ، آنها دیدند.
ما مدعیان صف اول بودیم.
از آخر مجلس
شهدا را چیدند......
عمریست که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظرست تا که ما بر گردیم مایم که در غیبت کبری ماندیم
توی نجف یه خونه بود
که دیواراش کاگلی بود
اسم صاحب اون خونه
مولای مردا علی بود
نصفه شبابلندمی شد
یه کیسه داشت که بر میداشت
خرماونون وخوردنی
هرچی که داشت تو اون می ذاشت
راهی کوچه ها می شد
تا یتیما رو سیرکنه
تا سفره ی خالیشونو
پراز نون و پنیر کنه
شب تا سحر پرسه می زد
پس کوچه های کوفه رو
تا پر بارون بکنه
باغای بی شکو فه رو
عبادت علی مگه
میتونه غیر این باشه
باید مثه علی بشه
هرکی که اهل دین باشه
بعد علی کی می تونه
محرم راز من بشه
درد دلم رو گوش کنه
تاچاره سازمن بشه
فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون میکنه
آسمون شهرمونو ستاره بارون میکنه
آقای مـن ...
تو همان ماه درخشنده شبهای دلم میباشی
گر تو باشی هدف زیستنم تکمیل است ...
الّلهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج *
*****
اﻟﺴّﻼم علیک یا ﺑﻘﯿﺔ الله
اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ رﺑﯿﻊ اﻷﻧﺎم
اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ یا ﻓﺎرس اﻟﺤﺠﺎز
اﻟﺴّﻼم علیک یا صاحب الزمان(عج)
*****